نمیدونم چرا اینقدر این آهنگو گوش میدم و بعداز دوسال برام تکراری نمیشه... در پلی لیست من بعنوان آهنگیه که بیشترین پخش شده بحساب میاد ....
- ۱ نظر
- ۰۴ بهمن ۹۷ ، ۰۳:۱۸
نمیدونم چرا اینقدر این آهنگو گوش میدم و بعداز دوسال برام تکراری نمیشه... در پلی لیست من بعنوان آهنگیه که بیشترین پخش شده بحساب میاد ....
مریم خوبی....؟؟
هرکسی این سوالو ازم بپرسه در بدترین حالم باشم جوابش اینه:خوبم خداروشکر،نفسی میاد و میره، شما خوب باشی منم خوبم ،چراحالم بد باشه!!از این بهتر نمیشم...
ولی اگه بخوام خودم این سوالو از خودم بپرسم :واقعیت اینه نمیدونم جوابم چی میشه؟
الان که ازخودم این سوالو میپرسم اولین چیزیکه به ذهنم میاد برای جواب دادن اینه که نه خوب نیستم بخاطر انتخاب هایی که نداشتم،خوب نیستم بخاطر شکست هایی که تو سن کم تجربه اشون کردم،ولی این خوب نبودنا برای زمان هاییه که تو ذهنم ته نشین شدن ولی به یاد دارم... درکل الان خوبم زندگی خوبه روزا با آرامش میگذرن...
الان که دارم به این سوالم فکر میکنم می بینم درجواب دادن به خودمم دارم حالمو خوب جلوه میدم...
واقعیت اینه اصلا خوب نیستم ازاینکه دارم میگم خوبم دروغه از اینکه امروز داره مثل دیروز میگذره خوب نیستم،از اینکه نمیدونم این روزا چم شده خوب نیستم،ازاینکه برای خودم حتی تو ذهنم مرز بندی میکنم خوب نیستم.... حتی ازاینکه نمیدونم بخاطر چه چیزایی خوب نیستم،خوب نیستم...
پی. نوشت:فکر کنم بخاطر خونه موندن طولانی مدت اینطور شدم،ده روز قبل ازاینکه پام اینطوری بشه از خونه بیرون نمیرفتم، بعدازاینکه رفتم علیل برگشتم... الانم که دوازده روزه خونه نشستم،در روزای عادی خونه امون اینقدر میرن و میان که بیرون نمیتونم برم حالا که خونه نشین شدم یه گنجشک هم از جلوی پنجره اتاقم نمیگذره... عمو هام با خانواده دایی هام با خانواده مادربزرگم خاله ام همه هفته پیش اومدن دیگه نیومدن دوستامم که بخاطر اینکه بابام و برادرام خونه ان خجالت میکشن بیان :|
تازه میخواستیم امروز با بچه ها بریم بیرون ولی با وضعیت این پای من برنامه هامون بهم ریخت:\
- ازنظر من بهترین مشاورها برای درس خوندن بچه های کنکورین...
بیشترین راهنمایی رو دریافت میکنن ،جمع بندی میکنن،بهترین شیوه هارو برای تست زدن بلدن ،شاید خودشون زیاد تو انجام این برنامه ها موفق نباشن ولی در انتقال دادنش واقعا خوب عمل میکنن...
سه روز پیش دخترعموی کنکوری من بهم آموزش داد چطور کتاب های تستمو بخونم و اینکه چطور تست های زبان تخصصی رو بزنم و واقعا آموزش بسیار مفیدی بود...
- بعداز کنکوری ها هرکسی که از راه برسه راهنماییم کنه موثر واقع میشه، انگار یک ترتیبی به چیزایی خودم ازقبل میدونستم میده...اینکه همیشه بچه ها از من میپرسن چطور درس بخونن و میتونم کمکشون کنم ولی خودم نمیتونم یه برنامه منظم رو برای درس خوندن دنبال کنم یه خرده باعث تاسفه...
-یکی از بدترین ویژگی های من در درس خوندن وسواس داشتن منه....
وسواس ازنظر اینکه باید واو به واو یه کتابو بخونم بدتر اینکه میدونم اون قسمتایی که میخونم زیاد مهم نیستن ولی بازم انگار اون لحظه برام مهم ترین جملات بحساب میان یامثل این روزا که میخوام فقط خلاصه ها و تست هارو بخونم ازاینکه نمیتونم منابع درسی رو بخونم عصبی میشم و نمیتونم تمرکز کنم... خوندن متن هایی که فقط یه جمله میدن و میگن از فلانیه و من اصلا نمیدونم اون فلانی کیه و چه نظریه هایی داشته چه رویکردی داشته و....عصبیم میکنه،وقتی متنی میخونم ننویسمش فراموشش میکنم وسط درس خوندن تمرکزم و سرعتمو کم میکنه... این مسائل و خیلی از مسائل دیگه که الان به دلیل عصبی بودن و بیحوصلگی فراموششون کردم در شمار وسواس های درسی من قرار میگیرن...
# وقتی اوایل تیرماه آخرین امتحانمو دادم تا آخر مرداد ماه به دلیل مشکلات شخصی و حال بدی که داشتم نمیتونستم درس بخونم ، هرچند این مشکلات ریشه ی پنج ساله داره که از بهمن پارسال فشارهاش بیشتر شد و تا آخر مرداد ماه وقتمو گرفت... پس در تابستون فقط شهریور وقت داشتم...
با شروع پاییز از اواسط مهرماه دنبال کار های پژوهشی که از اردیبهشت ماه کلید خورده بود،شدم... که با وارد کردن داده ها فکرکنم اواخر آبان یا اوایل آذر تموم شد... پس پاییز فکرکنم کلا یک ماه وقت داشتم...
باشروع زمستون من عملا بیکار و علاف به حساب میام، یعنی سرجمع سه ماه که به طور خالص وقت داشتم منظور روزایی که کاملا بیکار بودم...
پس این عصبانیت من با دیدن کتاب های درسی که نتونستم بخونمشون یه چیز الکی و توخالیه ... پس وسواس داشتنم در خوندن خلاصه ها و تست ها هم پایه و اساس درستی نداره...