** مریم

Lead an aimless life

** مریم

Lead an aimless life

سلام خوش آمدید

گنگ...

شنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۷، ۱۰:۳۰ ق.ظ
بعد از این دو روز که از موضوع می گذره من هنوز گنگم .... یعنی نتونستم احساس واقعی خودمو پیدا کنم...
تو این دو روز از بس به احساسات اطرافیانم درباره ی موضوع پیش اومده اهمیت دادم ،احساس خودم برام گنگه... نمیدونم عصبیم ،ناراحتم ، متنفرم  یا حتی خوشحال و شاد ... الان می فهمم که تو این دوسال اخیر خیلی وقتا اینطور بودم ، در لحظه خودمو درگیر میکردم تا حساسیت ها و سوتفاهمات رو رفع کنم و دقیقا همون زمان ها احساسات خودم در خیل واکنش ها و احساسات متفاوت دیگران گم میشد...
این دوروز هم همینطور بودم ولی تفاوتش اینه من به این قضیه پی بردم که چند موضوع وجود داره که از رخدادش خیلی وقته میگذره ولی من همچنان نمیدونم چه حسی نسبت بهشون داشتم....
اینکه تو این دوروز تونستم مسأله پیش اومده رو تاحدودی مدیریت کنم برام جالب نبود... از اینکه خودم فراموش بشم تا مسئله ای حل بشه کار خیلی سختی نیست چون بازم این وسط یکی بوده که نادیده گرفته شده حتی اگه اون فرد خود من باشم ....
مسئله ای که در یه خونواده پیش میاد احساسات همه ی اعضای خونواده رو درگیر میکنه ، خود من هم عضوی از خونواده بودم پس باید اول تکلیف خودمو با خودم مشخص میکردم تا وسط بحث و شنیدن حرفشون احساسات ضد و نقیض سراغم نیاد و تکلیف منم مثل افراد دیگه ی خونواده مشخص باشه....
این چند روز درگیر این بودم که مشکلات و سوءتفاهمات رفع بشه تا باعث حساسیت هایی در آینده نشه ، حساسیت هایی که ریش قرمز اصلا متوجه اون نبود و بی مهابا تو دل ماجرا داشت مانور میداد و مسیر هر واکنشی رو مسدود کرده بود ، کار من این بود که فقط بهش بفهمونم اینطور رفتار در برابر موضوعی که هیچ اطلاعی ازش نداره فقط باعث میشه خونواده متشنج بشه و این طرفداری کور کورانه اش و جبهه گرفتنش به کسی که دوسش داره و میخواد ازش محافظت کنه ضربه میزنه.... خداروشکر  لجبازی نکرد ،مسیر باز شد و باهام همکاری کرد ....



پی . نوشت : در برخورد با موضوعی اول درباره ی عواقبش فکر کنیم ، شاید اونی که دوسش داریم در آینده بیشتر از همه ضربه بخوره همون کسی که داریم خودمونو به آب و آتیش میزنیم تا ازش محافظت کنیم....

درپس.پی. نوشت: اول از همه به احساسات خودتون اهمیت بدید وگرنه مثل من دچار سردرگمی و نوعی گنگی در تعیین احساستون میشید....



  • ۹۷/۱۲/۲۵
  • مریم **

نظرات (۳)

  • هیوا جعفری
  • ببخشید ولی نمی تونم درکت کنم چون تو کل زندگیم آدم خودخواهی بودم. نه این که بقیه واسم مهم نباشن اصلن. مهمن ولی به خاطر دیگران پا روی خودم و احساسم نمی گذارم. آدمیزاد دوروز زنده ست اگه بخواد تو اونم به خاطر بقیه خودشو نابود کنه فایده ای نداره. همیشه یه راه حل دیگه ایم هست، صبر و دقت می طلبه
    پاسخ:
    من تا دوسال پیش اینطوری بودم ، عذاب وجدان اینطوریم کرد
  • نـــامـــیـــرا ‌‌‌‌‌‌‌
  • آره ولی باید یکم تمرین مهم بودن بکنیم دیگه 
    پاسخ:
    قطعا حرف شما درسته عزیزم
  • نـــامـــیـــرا ‌‌‌‌‌‌‌
  • همیشه اولویت اول خودمونیم، اینجوری شرمنده خودمون نمیشیم
    پاسخ:
    ولی تو بعضی موقعیت ها اولین نفر خودمون فراموش میشیم ... اولویت ها همیشه یکسان نیست ولی الان نزدیکه دوساله من اینطوردارم رفتار میکنم دقیقا برعکس چیزی که قبلا بودم....

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    ** مریم

    زندگی دخترانه هایم را به یغما برد...
    مرا همچون قاصدکی بی هدف ، بی مقصد به دست باد سپرد...
    و به نظاره نشست...

    مطالب پربحث‌تر