حال بحث درباره ی جوابی که از قبل میدونمو ندارم....
*سلام عزیزم بفرمایید امری داشتید ..
_سلام خانم من چند روز پیش برای یک ماه آینده پول واریز کردم، ولی نمیتونم کلاسامو بیام.
از ۳جلسه یه جلسه اومدم یه جلسه غیبت داشتم و امروز که سومین جلسه است اومدم که بگم نمیتونم بیام، اون مبلغی که من بعنوان شهریه دادم چه مقدارش بهم تعلق میگیره؟؟؟ میدونم همه اشو نمیتونم بگیرم فقط میخوام ببینم چقدر از اون مقدار بهم برمی گرده ؟؟؟
*هیچی ،شما که کلاس خصوصی ثبت نام نکردین بهتون پولو برگردونیم، کلاس عمومیه و من نمیتونم کسی رو جایگزین شما بکنم...
_واقعا نمیشه ،من اصلا از این کلاس استفاده نکردم ...
*نه نمیشه اگه میخواین با خودشون صحبت کنین..
_مرسی خانم ، حال و حوصله بحث الکی درباره چیزی که جوابشو از قبل میدونمو ندارم...
# مکالمه ی کوتاه من و مسئول ثبت نام آموزشگاه زبان ،بعداز ۴۵ دقیقه پیاده روی همین چند کلمه رد وبدل شد و من از آموزشگاه اومدم بیرون...
هندزفری مو دوباره کردم تو گوشم خیلی عادی دوباره پیاده روی رو به مقصد خونه آغاز کردم..
تا قبل ازاون میخواستم وقتی تونستم پولو بگیرم برای خودم یه دسته گل نرگس بگیرم ، ولی با این حال باز گل نرگس گرفتم ولی برای خودم نه، برای خاله ام... برای خودمم گل گرفتم با یه دلیل جدید اینکه تونستم از سردرگمی دربیام و دیگه کلاس زبان نرم،ولی اون گل،گل نرگس نبود یه گل از خانواده کاکتوس هابود. 😞
درحقیقت میدونستم اون پول برنمی گرده ولی بازم رفتم هم به اون پیاده روی احتیاج داشتم هم اینکه یه بار ازخودم یه تلاشی نشون بدم...
● وقتی شب میخواستم بخوابم به این فکر میکردم ،قبل از شهریه دادن بجای برم نرم یه تصمیم قطعی میگرفتم با اون ۱۲۰ تومن میتونستم حداقل ۵ جلد کتاب بگیرم . یااینکه اگه از اول میدونستم کلاسمو نصفه ول میکنم با ۴۰۰ تومن میتونستم کاپلان_سادوک سه جلدشو بگیرم... یا اینکه یه هدفون جدید بخرم...
■پس طبق معمول سهل انگاری خودمه... اونا قانون خودشونو دارن ،این منم که یه قانون برای زندگیم ندارم...
□من نمونه ی قوی از یک فرد بی ثباتم... شایدم بشه گفت یه فرد که تموم تصمیمات زندگیش در لحظه و تحت تاثیر احساسات گرفته میشه...
(روایتی از یکشنبه ۹دی)
- ۹۷/۱۰/۱۲