** مریم

Lead an aimless life

** مریم

Lead an aimless life

سلام خوش آمدید

جمع شدن....

يكشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۹:۲۵ ب.ظ

افکارم این چند روز هر کدوم به سمتی پرت شده بودن ولی تونستم امروز جمعشون کنم ....

اتاقمو جمع کردم تا بتونم افکارمو جمع کنم و یه فکر اساسی بکنم ،این روش برای من همیشه کارساز بوده، جمع و جور شدن اطرافم باعث میشه یه خرده به خودم حرکت بدم ....

با سرما خوردگی شدید این روزا که دستاورد تغییرات آب وهوایی بوده، بالاخره تونستم این کارو انجام بدم ،هرچند با دوتا آمپولی که زدم امروز سرپا شدم ....

با جمع کردن اتاقم تموم اثرات درس خوندنمو پاک کردم تا شروع کردنم درست و از اول باشه... زوده ولی این باعث میشه بفهمم که یه کاری برای انجام دارم و سردرگم نیستم ...

تموم نوشته هایی که توی کاغذ نوشته بودم ، پاره کردم طوری که مجبور شدم سطل آشغال اتاقمو خالی کنم ...نمیدونم چرا؟

من در بیشتر اوقات دلایل کارامو نمی فهمم همونطور که دوسال پیش تموم نقاشی هامو پاره کردم و مدادامو شکستم تا سمت نقاشی نرم .... ولی امسال دوباره شروع کردم به نقاشی کردن ، همیشه دوس داشتم کلاسشو برم ولی نشد ،البته نشد که نه ،میشه گفت یکی از چیزاییه که منو بابام اختلاف نظر شدید داریم .... از همون چیزاییه که ساعت ها با بابام درباره اش بحث میکنیم و الان حدودا هشت سالی میشه به نتیجه نرسیدیم...

نقاشی امسالم متفاوت بود ،بعد از دوسال چیزای خوبی از آب درنیومد ولی همشونو به اتاقم در ویلامون چسبوندم... دیواراشو هم میخوام نقاشی کنم ... البته شروع کردم ولی دلخواهم نشد با مداد رنگی روی دیوار نقاشی کردن سخته ولی امکان پذیره جالب بود که هرچی بیشتر میگذشت بهتر میتونستم نقاشی رو پیش ببرم... البته تا زمانی که نتونم دوباره همون نصفه ونیمه چهره کشیدنو شروع کنم نمیتونم رو نقاشی هام حساب باز کنم....نمیدونم چرا دوباره نقاشی کشیدنو شروع کردم !؟ 

پی. نوشت: امیدوارم حالتون خوب باشه و دلتون شاد و سرزنده ....

درپس. پی.نوشت: عزاداری هاتونم قبول....


  • ۹۸/۰۶/۲۴
  • مریم **

نظرات (۵)

  • ❤❤ EXOYAS ❤❤
  • هعی... اوج آرامشم ندیدیم!!

    مگ اینکه اوج آرامش همون لحظه هایی باشه که دارم به هیچی فک  نمیکنم...!

    پاسخ:

    یاسمن جان من روزی آرامش داشتم ولی خودم خرابش کردم و برای رسیدن بهمون آرامش قبل دست و پا میزدم .... سالها دل طلب جام جم از ما میکرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد....
    آرامشو همین الان در آشوب ترین حالت زندگیت پیدا کن .... آرامش من از نظر دیگران آشوبه....
  • ❤❤ EXOYAS ❤❤
  • الان معادلاتت ب هم ریخته؟ افکارتم هم؟

    پاسخ:
    تا حدودی ....همیشه در اوج آرامش چیزی هست که اذیت کننده باشه...
  • ❤❤ EXOYAS ❤❤
  • جمع کردن افکار سختترین کار ممکنه!

    واقعا بهت تبریک میگم ک از پسش بر اومدی!!! :)

    پاسخ:
    خیلی سخته ولی همیشه یه اتفاق جدید پیش میاد که دوباره تموم معادلات رو بهم میریزه

    سلام

    هنوز نتونستم افکارم رو جمع بکنم، برام سخته

    امیدوارم حالتون بهتر شده باشه :)

    پاسخ:
    سلام جناب منزوی عزیز
    سخته ، خیلی سخته چون انجامش بدیم بازم همون حس  هرچند کم وجود داره،امیدوارم به یک اجماع در افکارتون دست پیدا کنین :) تونستن یا نتونستن همت شما رو می طلبه...
    ممنون خداروشکر بهترم :) 

    امیدوارم موفق باشی عزیزم :) 

    منم نقاشی رو خیلی دوست دارم کاری که دوست داری رو حتمن ادامه بده حتی اگه به نظرت کارت خوب نباشه :) 

    حالت بهتره؟!

    پاسخ:
    ممنونم هیوای عزیزم :)
    منم عاشق نقاشیم واقعا دوس دارم 
    ممنون عزیزم خداروشکر بهترم:) 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    ** مریم

    زندگی دخترانه هایم را به یغما برد...
    مرا همچون قاصدکی بی هدف ، بی مقصد به دست باد سپرد...
    و به نظاره نشست...

    مطالب پربحث‌تر