انتقام گرفت.....
يكشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۸، ۱۱:۰۶ ب.ظ
ساعت ۶/۳۰ غروب رسیدیم ویلا ... بعد از یه چرته نیم ساعته کباب درست کردنمو با سوزوندن انگشت اشاره دست راستم تموم کردم ...
ساعت ۱۱ شب بابام گفت: مریم برو داخل ماشین عینکمو بیار...
از پله های حیاط بالا رفتم نزدیک پارکینگ دیدم سگ همسایه جلوی نرده های در ایستاده ، میدونستم اگه برم جلو میاد سمت نرده سرشو میاره تو یه جای منو بگیره. دمپاییمو درآوردم به صورت نمایشی به سمتش گرفتم ،رفت ..
خم شدم دمپایی رو انداختم و پوشیدم تا سرمو آوردم بالا با صدای پارس سگ به عقب پرت شدم .... و از اونجایی که شانس باهام یار بود سرم به باغچه حیاط برخورد نکرد....
فقط پاهام به دلیل پوشیدن دمپایی بزرگتر (دمپایی بابام) آسیب دیده که انشالله فردا مشخص میشه چش شده که نمیتونم بذارمش زمین....
اینطوری شد که سگ همسایه ازم انتقام گرفت ،من نمایشی پرت کردم اونم نمایشی پارس کرد تا منو بترسونه پس یک ،یک مساوی شدیم...
پی.نوشت:دقیقا همون پای چپمه که تاندونش کشیده شده بود ....
در پس .پی نوشت :از نظر مامانم من سربه هوا ،دستو پا چلفتی و لجبازم .... دوتای اول که مشخصه چرا ... آخریم بخاطر اینه که هرکار کردن برگردیم یا برم دکتر بر گردم قبول نکردم ....
این بود تعطیلات ما
- ۹۸/۰۴/۰۹